- تخم تین
تخم و نژاد
معنی تخم تین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برآورد کردن، وزن یا اندازه یا بهای چیزی را از روی حدس و گمان معیّن کردن، به گمان سخن گفتن
(زَ مِ)
لغت نامه دهخدا
عبارت از زخم عمیق. (غیاث اللغات از بهار عجم). کنایه از زخم فربه. (بهار عجم) (آنندراج). رجوع به زخم فربه شود
(تَ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ تمتین و تمتان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مفرد کلمه شود. جمع واژۀ تمتان و تمتین، به معنی رشتۀ خیمه. (از آنن__-دراج)
دانه دانه، قطره قطره، نم نم باران
بذر افشاندن
اصل و تبار
